مجسمه


یادداشت های پراکنده

کنار مجسمه ایی نشسستم ,مانند انسانی بود که در حال حرکت است .کلاهی بر سر داشت و کتابی در دست.مدلش به دل آدم می نشسست.

در همان لحظه ایی که کنارش نشسته بودم بچه ها می آمدند و با مجسمه پیرمرد بازی می کردند.یکی دستش را می گرفت یکی کلاهش را یکی هم می خواست کتاب را بگیرد.رهگذری هم با دوربینش از آن عکس می گرفت از جهت های مختلف.دوربین ها از ظاهر آدمی عکس می گیرند اما چه چیزی می تواند از درون آدم عکس بگیرد؟کدام دستگاه می تواند حرفهای  دل آدم را به تصویر بکشد؟

دل مجسمه پر بود از ناگفته ها ,از رهگذرانی که لحظه ایی کنارش می نشستند و سپس راه خود پیش می گرفتند.آرزوی مجسمه انسان شدن است,چیزی که ما هستیم و قدرش را نمی دانیم...

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در شنبه 2 مهر 1390برچسب:, توسط مژده| |


Power By: LoxBlog.Com